ضربه سخت کرونا به اقتصاد جی۷/ در سه ماهه دوم سال ۲۰۲۰، کووید۱۹ ممکن است معادل ۳۰۵ میلیون شغل تمام وقت را از بین برود
تاریخ انتشار: ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۷۱۳۲۸
به گزارش خبرنگار ایلنا، سایت مجمع جهانی اقتصاد WEF گزارشی انتشار داده که نشان میدهد صدها میلیون نفر به دلیل تاثیرات کووید ۱۹ در جهان ممکن است بدون کار باقی بمانند و در این بین حتی کشورهای عضو G۷ نیز دارای شرایط بحرانی هستند. در این گزارش آمده است:
تعداد کل بیکاران کشورهای عضو G۷ متغیر است؛ از ۳۰ میلیون نفر بیکار در ایالات متحده تا ۱.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چشم انداز جهانی اصلاً مثبت نیست. سازمان ملل متحد پیشبینی کرده است که ۱.۶ میلیارد کارگر در بخش اقتصاد غیررسمی "آسیب بزرگی" در معیشت خود احساس خواهند کرد. در سه ماهه دوم سال ۲۰۲۰ ، کووید۱۹ ممکن است معادل ۳۰۵ میلیون شغل تمام وقت را از بین ببرد.
حتی کشورهای با اقتصاد پیشرفته عضو G۷ نیز تصاویری از روند رشد بیکاری در جهان توسعه یافته را ارائه میدهد.
۱. ایالات متحده
در هفته منتهی به ۲۵ آوریل، ۳.۸ میلیون آمریکایی درخواست بیکاری کردند. در کل طی شش هفته حدود ۳۰ میلیون نفر بیکار شدند. با این حال، این بیکاری ادامه دارد.
ADP، اعلام کرد: بخش خصوصی ایالات متحده بیش از ۲۰ میلیون شغل در ماه آوریل ایجاد کرده است. سوال بزرگ این است که این شغلها چقدر طول میکشد تا به بهرهبرداری برسند.
دفتر بودجه کنگره ایالات متحده پیش بینی می کند ۱۵ درصد از مردم تا سه ماهه سوم سال جاری بیکار باشند. - این رقم در سه ماهه اول کمتر از ۴ درصد است.
۲. کانادا
براساس داده های دفتر رسمی آمار این کشور، نرخ بیکاری در کانادا در ماه آوریل ۱۳ درصد بوده است که نسبت به ماه مارس ۵.۲ درصد افزایش داشته است.
تاکنون در بحران کووید۱۹، بیش از ۷.۲ میلیون نفر تقاضای کمک اضطراری در بیکاری کردهاند.
۳. ژاپن
نرخ بیکاری ژاپن کندتر از سایر کشورهای گروه G۷ مانند ایالات متحده آمریکا در حال افزایش است. در ماه مارس، نرخ بیکاری در این کشور ۲.۵ درصد بود که معادل ۱.۷۶ میلیون بیکار است که تعداد ۲۰،۰۰۰ افزایش را نسبت به ماه مشابه در سال ۲۰۱۹ نشان میدهد.
با این حال، میزان اشتغالزایی در ژاپن در سه سال به پایینترین سطح خود رسیده است و افزایش چشمگیر تعداد افرادی که درخواست وامهای اضطراری برای پوشش خسارات شغلی و کاهش دستمزددارند زیاد شده است.
۴. انگلستان
دفتر اصلی آمار انگلیس، میزان بیکاری را در حدود ۴ درصد نشان میدهد. با اینحال، KPMG پیش بینی میکند که این میزان در مدت زمان قفل شدن به حدود از ۹ درصد برسد.
۵. فرانسه
تاکنون بیش از ۱۰ میلیون کارگر در بخش خصوصی فرانسه از طریق طرحی تحت عنوان chômage partiel (اشتغال جزئی یا کار کوتاه مدت) توسط دولت حمایت میشوند. این رقم نشان دهنده بخش بزرگی از نیروی کار فرانسه است و وزیر کار فرانسه اخیراً گفته است: "این رقم شامل بیش از یک کارگر از دو کارگر و شش شرکت از ۱۰ شرکت است"
۶. آلمان
نرخ بیکاری در آلمان بسیار سریعتر از کشورهایی مانند آمریکا افزایش یافته است. تا حدودی، این به دلیل یک برنامه دولتی موسوم به Kurzarbeit یا برنامه کاری کوتاه مدت برای یارانه دستمزد برخی کارفرمایان و کارگران است. در اواخر آوریل، این کمک به بیش از ۱۰ میلیون نفر بود؛ با این حال، نرخ بیکاری همچنان در حال افزایش است و نسبت بیکاران را به ۵.۸٪ رسانده است.
۷. ایتالیا
در ماه مارس، نرخ بیکاری در ایتالیا به ۸.۴ رسیده است که پایین ترین سطح آن طی تقریباً نه سال بوده است.
وزیر اقتصاد ایتالیا چندی پیش گفت: "هیچ کس نباید به دلیل ویروس کرونا شغل خود را از دست بدهد." دولت ایتالیا حدود ۷۵ میلیارد یورو جهت تخصیص به کارگران و شرکتها تضمین کرده است.
منبع: ایلنا
کلیدواژه: اقتصاد ایالات متحده آمریکا ایتالیا بیکاری جهان رشد ژاپن فرانسه کانادا انگلستان ایتالیا ایتالیا اقتصاد g7 کشورهای عضو جی 7 بحران بیکاری در آلمان نرخ بیکاری ایالات متحده میلیون نفر سه ماهه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۷۱۳۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دهه ۹۰؛ دههی «رکود، عبرت، تجربه»
خبرگزاری تسنیم قرار است در پروندهی «دههی رکود، عبرت، تجربه» به تفصیل و در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان به بررسی وضعیت اقتصاد ایران در دههی ۹۰، دلایل و ریشه های افول اقتصاد در این دهه و راهحلهای جبران این خسارت در سالهای پیش رو بپردازد. - اخبار اقتصادی -
گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم-
وقتی میان فعالان اقتصادی از دههی 1390 شمسی سخن به میان میآید، تصویر یک دهه «عقبماندگی»، «تعطیل نسبی مسائل اقتصادی» و «انباشت چالشهای اقتصادی» در ذهنهایشان نقش میبندد و زمانی که میخواهند در موردش صحبت کنند، هر یک از زاویهای آسیبهای این دهه را بر میشمرند: از وضعیت نامناسب شاخصهای کلان اقتصاد تا رکود در کسبوکارهای خرد و کلان، از آسیبهای تشدید تحریمها تا انفعال دولتها در برابر تحریم و بیتوجهی به برنامهها و سیاستهای «خنثیکردن اثر تحریمها».
تاجران زبده و پژوهشگران اقتصاد بینالملل نیز از «شرطیکردن اقتصاد» نسبت به مذاکره با غرب میگویند و بیتوجهی به سیاست اصولی «ترجیح شرق به غرب»؛ آن هم درست در دههای که قدرت اقتصادی در حال انتقال از غرب به شرق بود. دههی 1390 چه بود و چه مختصاتی داشت؟ آن دوران تمام شده یا دههی جدید، دههی 1390 جدیدی است!؟
افول شاخصهای کلانمیانگین رشد اقتصادی دههی 1360 -با وجود آثار انقلاب و مشکلات ناشی از جنگ تحمیلی- برابر با 4.3 درصد بود. این شاخص در دههی 1370 برابر با 3.1 درصد و در دههی 1380 برابر با 4.4 درصد بود. میانگین رشد اقتصادی پس از انقلاب (از 1360 تا پیش از آغاز دههی 1390) نیز برابر با 3.9 درصد بود. این در حالی است که میانگین رشد اقتصادی در دههی 1390 به 0.9 درصد کاهش یافت.
درآمد ملی سرانه که در سال 1390 برابر با 8.1 میلیون تومان بود در سالهای پس از آن کاهش یافت؛ تا جایی که میانگین درآمد سرانه در این دهه به 7.4 میلیون تومان (به قیمت ثابت سال 1390) رسید. فقر مطلق که از 46.8 درصد در سال 1989 میلادی (تقریباً معادل سال 1368؛ سال پایانی جمگ تحمیلی) به 12.3 درصد در سال 2011 میلادی (تقریباً معادل سال 1390 شمسی) رسیده بود، در دههی تعطیل اقتصاد ایران دوباره افزایش یافت و به 21.9 درصد در سال 2020 میلادی (تقریباً معادل 1399 شمسی) رسید؛ به عبارت دیگر قدرت خرید عموم مردم در این دهه آب رفت و فقر مطلق نیز تقریباً دو برابر شد.
تحریم و انفعالدر تحلیل دههی 1390 نمیتوان از نقش تحریمها غافل شد؛ تشدید تحریمهای ظالمانه از ابتدای دههی 1390 به این سو حتماً به اقتصاد ایران آسیب زد اما انفعال سیاستگذار در برابر تحریمها نیز نقش تعیینکنندهای در نتیجه -یعنی افول شاخصهای کلان اقتصادی- داشت.
کاهش وابستگی اقتصاد به نفت در دههی 1390، نه یک سیاست مطلوب سیاستگذار بلکه همواره اجبار بود. از دل همین اجبار بود که کلانایدهی «مذاکره برای رفع تحریمها» و «رفعتحریم به مثابه حل همهی مشکلات از آب خوردن تا بهبود شاخصهای کلان اقتصادی» زاییده شد.
سیاستمدارِ عادتکرده به زیستِ نفتی که نظم آمریکایی جهان را نیز پذیرفته بود، حتی بهزور هم حاضر به ترک اعتیاد اقتصاد ایران به نفت نبود. میخواست دوباره ذیل نظم آمریکایی، نفت بفروشد و گرد و غبار ضعف کارآمدی مدیریت و سیاستهای اقتصادیاش را زیر فرش درآمد نفتی پنهان کند. «برجام» را تجربه کرد و با خروج آمریکا از برجام، سرش به سنگ خورد. از این منظر، دههی 1390 را باید دههی تجربه و عبرت نیز نامید. سیاستمدار در این دهه، عملاً اقدام جدیای برای درمان عیوب ساختاری اقتصاد ایران از جمله تصدیگری افراطی دولت، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، وجود هزینههای زائد و مسرفانه و ... نکرد.
تغییر نظم بینالمللاز دیگر ویژگیهای مهم دههی 1390 نیز سرعت گرفتن تغییر نظم بینالمللی بود. در این دهه قدرت اقتصادی به مرور از غرب به شرق -بهطور خاص آسیا- منتقل شد. در سال 2011 تولید ناخالص داخلی آمریکا (بر اساس دلار برابری قدرت خرید) معادل 15600 میلیارد دلار و تولید ناخالص داخلی چین برابر با 13740 میلیارد دلار بود. در سال 2017 ورق برگشت و اقتصاد چین از اقتصاد آمریکا بزرگتر شد. تولید ناخالص داخلی چین در 2024 برابر با 35290 میلیارد دلار است در حالی که این شاخص برای اقتصاد آمریکا برابر با 28780 میلیارد دلار است. رشد اقتصادی هند و سایر اقتصادهای نوظهور آسیایی نیز مشابه بود.
در میانهی این تغییر نظم مهم در دههی 1390، دولت در ایران عملاً روابط اقتصادی با شرق را از اولویت خارج کرد و تمام تخممرغهایش را در سبد مذاکره با غرب برای رفع تحریمها گذاشت. رای آوردن ترامپ در ایالات متحده، قدرت گرفتن بنسلمان در عربستان، کرونا و سقوط قیمت نفت را نیز باید به لیست اتفاقات شاخص این دهه اضافه کرد.
درسهایی برای آیندهخلاصه اینکه در دههی 1390 یک دهه «رکود»، انباشت چالشهای اقتصادی و تعطیل نسبی مسائل اقتصادی را شاهد بودیم. در عمل دولتها در اقتصاد داخلی، اصلاح «عیوب ساختاری» را بهتعویق انداختند و در نسبت اقتصاد ملی با دنیای خارج، بدون توجه به تغییر نظم بینالملل تمام تخممرغها را در سبد مذاکره با غرب برای «رفع تحریم» گذاشتند و استراتژی «خنثیسازی اثر تحریم» را کنار گذاشتند؛ در حالی که در ابتدای دهه، با ابلاغ «سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی» راهها نشان داده شده بود و در انتهای دهه نیز در «بخش اقتصادی بیانیهی گام دوم»، مجدداً بر آنها تاکید شد. در واقع سیاستگذار در این دهه دست به «تجربه»ای خارج از سیاستهای کلی نظام زد و درس «عبرت»ی برای دهههای پیش رو شد.
حال آیا ما از تجربههای دههی 1390 درس خواهیم گرفت!؟ گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم قرار است در پروندهی «دههی رکود، عبرت، تجربه» به تفصیل و در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان به بررسی وضعیت اقتصاد ایران در دههی 90، دلایل و ریشه های افول اقتصاد در این دهه و راهحلهای جبران این خسارت در سالهای پیش رو بپردازد.
انتهای پیام/